Web Analytics Made Easy - Statcounter

قتل ناپدری در صالح آباد اتفاق افتاد. در پرونده قتل ناپدری قاتل با ضربات چاقو مقتول را به قتل رساند.  مصطفی به عنوان متهم قتل ناپدری به دفاع پرداخت و گفت : ناپدری  ام مادرم را اذیت می‌کرد. متهم قتل ناپدری گفت: من بعد از قتل فرار کردم و همراه مادرم شب‌ها را در خیابان می گذراندم تا این که بازداشت شدم.خواهر و برادرهای ناتنی  مصطفی در قتل ناپدری با درخواست دیه از قصاص گذشتند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از اردیبهشت‌ سال ۸۳ به دنبال درگیری خونین در صالح آباد آغاز شد.در آن درگیری مصطفی ۲۵ ساله با ضربه چاقو به سینه ناپدری 40 ساله اش به نام احمد زد و گریخت. ناپدری که به بیمارستان منتقل شده بود تسلیم مرگ شد.  مصطفی یک ماه  بعد از سوی پلیس ردیابی و بازداشت شد .

وی به قتل اعتراف کرد و در شعبه ۷۴ دادگاه کیفری سابق استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.

در آن جلسه خواهر و برادرهای ناتنی  مصطفی با درخواست دیه از قصاص گذشتند و معاون اول قوه قضاییه از طرف برادر خردسال وی درخواست دیه را مطرح کرد .

سپس مصطفی به دفاع پرداخت و گفت: ناپدری ام مادرم را اذیت می‌کرد. مادرم بارها از او کتک خورده بود. به همین دلیل آن‌ ها از هم جدا شدند اما اختلاف های آن‌ها ادامه داشت و ناپدری ام اجازه نمی داد مادرم خواهر و برادر ناتنی ام را ببیند و احمد خواهر و برادر ناتنی ام را به شدت اذیت می‌کرد. من که از این وضع خسته شده بودم مقابل خانه احمد رفتم و با او درگیر شدم. اما من واقعا قصد کشتن او  را نداشتم. من در آن درگیری یک ضربه به سینه احمد زدم که باعث مرگ وی شد.

با پایان دفاعیات این متهم قضات  وارد شور شدند و وی را به زندان و پرداخت دیه محکوم کردند. مصطفی دوران محکومیتش را گذراند اما به دلیل ناتوانی در پرداخت دیه در زندان ماند .

بدین ترتیب درخواست اعسار را مطرح  کرد و از قضات دادگاه کمک خواست اما درخواست اعسار وی از سوی قضات دادگاه پذیرفته نشد .

در حالی که 17سال از قتل گذشته و مصطفی 42 ساله شده بود وی بار دیگر درخواست اعسار را مطرح کرد و از قضات دادگاه خواست تا با تقسیط دیه موافقت کند.

به این ترتیب وی این بار در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.

وی در   تشریح جزئیات زندگی‌اش گفت: مادرم سال ها قبل از پدرم که معتاد بود جدا شد . برای همین من و برادر بزرگم با مادرم زندگی می کردیم و مادرم سرپرستی برادر کوچکم را که آن زمان هشت ماه داشت به پدرمان سپرد و ما دیگر از آن ها خبری نداشتیم .تا این که سال ۶۷ مادرم با احمد آشنا شد و با او ازدواج کرد . مادر و ناپدری ام صاحب یک دختر و پسر به نام های لیلا و کیوان شدند اما ناپدری ام مرد بد خلقی  بود و مدام مادرم را کتک می زد.

 وی ادامه داد : پنج ماه بود به  خدمت سربازی رفته بودم و نامه هایی را که برای مادرم ارسال کرده بودم بی جواب مانده بود تا این‌که مادرم به ملاقاتم آمد . او به  من گفت هیچ نامه‌ای از من دریافت نکرده است. من که از شنیدن حرف های او تعجب کرده بودم متوجه شدم احمد نامه‌های من را پاره کرده و اجازه نداده است نامه ها به دست مادرم برسد. سر همین موضوع مادرم وقتی به تهران برگشت با احمد درگیر شد و کار آن‌ها به کتک کاری کشید .

تا این‌که مادرم هفت ماه به زندان افتاد . در آن زمان احمد دوباره ازدواج کرد و همسرش باردارشد. مادرم وقتی از زندان آزاد شد و این ماجرا را شنید، شوکه  شد. آن‌ها از هم جدا شدند و احمد دیگر اجازه نمی داد تا مادرم کیوان را که ۱۴ ساله و  لیلا را که یازده ساله بود ببیند.

این متهم گفت: یک روز وقتی  مادرم برای دیدن لیلا مقابل مدرسه او رفته بود متوجه شد همسر احمد موهای لیلا را از ته قیچی کرده است . مادرم که عصبانی بود مقابل خانه احمد رفت و با او و  همسرش درگیر شد و با قیچی به دست همسر احمد زد که دستش آسیب دید .به همین دلیل بار دیگر مادرم ۵۰ روز  را در  زندان خورین سپری کرد. بعد از آن ماجرا وقتی مادرم از زندان آزاد شد دیگر سراغ خواهر و برادر ناتنی ام نرفت.

چند ماه گذشت تا این‌ که فهمیدیم وقتی مادرم برای دیدن کیوان و لیلا مقابل خانه احمد رفته ناپدری ام او را به شدت کتک زده است. من از این زندگی خسته شده بودم و نمی توانستم شکنجه و آزار های مادرم را ببینم . من آن زمان تعداد زیادی قرص خوردم و دست به خودکشی زدم اما زنده ماندم. من به هواخواهی مادرم چاقوی آشپزخانه را برداشتم  و مقابل خانه احمد رفتم . من طی درگیری او را کشتم  اما واقعاً این قصد  را نداشتم.

من ۱۳ سال با او زندگی کرده بودم اما  او با رفتارهایش مادرم را آزار می‌داد .

وی درباره فرار یک ماهه اش نیز گفت: من بعد از قتل فرار کردم و همراه مادرم شب‌ ها را در خیابان می گذراندم تا این که بازداشت شدم.

وی در حالی که سرش را پایین انداخته بود گفت: من آن زمان ۲۵ ساله بودم اما حالا 42 سال دارم. 17سال است که در زندان هستم و توان پرداخت دیه را  ندارم .

خواهر و برادر ناتنی‌ام چون می دانستند قصد قتل پدرشان را  نداشتم اعلام گذشت کردند حالا از قضات  دادگاه تقاضا دارم با تقسیط دیه موافقت کنند .من اگر 100 سال دیگر هم در زندان بمانم کسی را ندارم که پیگیر پرونده ام شود و یا با پرداخت دیه مرا از زندان نجات دهد. اما اگر از زندان آزاد شوم کار می‌کنم و دیه  را قسطی به خواهر و برادرهای ناتنی‌ام می‌پردازم.

در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا درباره درخواست دوباره این متهم اظهارنظر کنند.

منبع: رکنا

کلیدواژه: سهام عدالت قیمت خودرو کرونا اخبار حوادث قتل ناپدری قتل ناپدری در تهران سهام عدالت قیمت خودرو کرونا قیمت مهدی قائدی شقایق دهقان شقایق دهقان و پسرش شقایق دهقان کرونا علی دایی سحر قریشی بازار آزاد مهدی قائدی فوتبال مقابل خانه احمد پرداخت دیه قتل ناپدری ناپدری ام آن زمان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۲۶۳۳۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

۱۳ هزار سگ صاحب‌دار در کهگیلویه و بویر احمد واکسینه شدند

ایسنا/کهگیلویه و بویراحمد مدیرکل دامپزشکی استان کهگیلویه و بویراحمد از واکسینه شدن حدود ۱۳ هزار سگ صاحب‌دار علیه بیماری هاری طی سال گذشته خبر داد.

سید مختار رجایی فر در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا از واکسیناسیون حدود ۱۳ هزار قلاده سگ صاحب‌دار در این استان علیه بیماری هاری خبر داد، گفت: وظیفه سازمانی که اداره کل دامپزشکی در زمینه واکسیناسیون سگ‌ها دارد، واکسینه کردن سگ های صاحب‌دار مثل سگ‌های گله دامداران و عشایر است که در این زمینه در سال گذشته ۱۲ هزار و ۷۵۳ سگ صاحب‌دار واکسینه شدند.

وی ادامه داد: اما سگ‌های ولگرد باید توسط شهرداری جمع آوری، ساماندهی و به جایگاه مشخصی انتقال داده شوند که ما برای واکسیناسیون به آنها دسترسی کامل و درستی داشته باشیم.

مدیرکل دامپزشکی استان کهگیلویه و بویراحمد تصریح کرد: در صورتی که شهرداری به وظیفه خود عمل کند، با وجود این که قیمت تمام شده یک دوز واکسن بیش از ۵۰۰ هزار تومان است ما آمادگی کامل برای واکسینه کردن این سگ‌ها را داریم.

رجایی‌فر بیان کرد: دامپزشکی با کمک مراکز بخش خصوصی طرف قرارداد برای عقیم کردن و جلوگیری از زاد و ولد سگ‌های ولگرد آمادگی دارد.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • شواهدی مبنی بر دفن افراد شکنجه‌شده در آودیوکا وجود دارد
  • تشکر خانواده شهید الداغی از وحید شمسایی
  • مادرم با هدیه وحید شمسایی روحیه گرفت
  • گل سعید احمد عباسی به تایلند در جام ملت های فوتسال آسیا (تایلند 0-2 ایران)
  • ببینید | وعده علیرضا زاکانی به تهرانی‌ها؛ خانه ارزان قیمت در راه است؟
  • قصه عبرت آموز یک دزد!
  • سیمینی که دانشور بود
  • گرامیداشت شهید جاویدالاثر احمد قلی قائدی در بن
  • من، مادرم، خواهرم و برادرم را سلاخی کرده‌ام!
  • ۱۳ هزار سگ صاحب‌دار در کهگیلویه و بویر احمد واکسینه شدند