رابطه پنهانی زن جوان به جنایت انجامید
تاریخ انتشار: ۲۱ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۷۹۵۶۷۷
آفتابنیوز :
هرچند مطابق اعترافات دو متهم قتل از قبل برنامهریزی نشده بود، اما زن جوان و مرد مورد علاقهاش بعد از قتل جسد را به مکانی خارج از خانه برده و یک شکایت دروغین مطرح کردند. رسیدگی به این پرونده از سال ۹۸ به دنبال ناپدیدشدن مرد ۴۲سالهای به نام احسان آغاز شد.
همسر ۳۷ساله احسان به نام عاطفه که به پلیس آگاهی رفته بود، گفت: همسرم دو روز پیش از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با شکایت این زن تلاش مأموران پلیس برای افشای راز ناپدیدشدن احسان آغاز شد تا اینکه آنها با بررسی تماسهای تلفنی عاطفه به رابطه او با یک مرد غریبه پی بردند. پیامکهای ردوبدلشده بین عاطفه و مرد غریبه به نام احمد نشان میداد آنها از مدتها قبل با هم رابطه دارند.
با افشای این ماجرا احمد که از بستگان دور عاطفه بود، ردیابی و بازداشت شد و به قتل شوهر عاطفه اعتراف کرد. احمد گفت: من و عاطفه نسبت فامیلی دور با هم داریم و یکدیگر را میشناختیم. چند سال قبل عاطفه با احسان ازدواج کرد، اما از زندگی با او راضی نبود تا اینکه ارتباطمان را پیامکی با هم شروع کردیم. او همیشه از بدرفتاریهای شوهرش گلایه داشت، اما میگفت نمیخواهد از او جدا شود. آخرینبار در غیاب احسان، عاطفه همراه من و دو نفر از دوستانم برای تفریح به بیرون از شهر آمد. ما آنجا با هم مشروب خوردیم و مواد مخدر مصرف کردیم. متهم ادامه داد: آخر شب بود و حال عاطفه خوب نبود، بههمینخاطر از من خواست تا او را به خانهاش برسانم. عاطفه حتی نمیتوانست روی پاهایش بایستد. او را به خانهاش رساندم. من خودم هم مشروب خورده و حال طبیعی نداشتم که یکباره شوهر عاطفه سر رسید و با دیدن من در خانه شوکه شد.
احمد در تشریح جزئیات جنایت گفت: من ترسیده بودم و میخواستم فرار کنم، اما نشد و در حال مستی او را کشتم. سپس با کمک عاطفه جسدش را در ماشین گذاشتم و به حاشیه تهران بردم. ما جسد را نیمهشب دفن کردیم و به خانه برگشتیم. قرار شد برای گمراهکردن پلیس عاطفه با پلیس تماس بگیرد و بگوید شوهرش گم شده است.
با اطلاعاتی که پسر جوان به مأموران داد، بقایای جسد احسان کشف شد.
سپس عاطفه نیز به رابطه پنهانی با احمد اعتراف کرد و گفت: من و احسان چند سال قبل ازدواج کردیم و از همان ابتدا با هم مشکلات زیادی داشتیم. احسان با من بدرفتاری زیادی میکرد و رفتار تحقیرآمیزی با من داشت. او سر هر مسئله کوچکی مرا تحقیر میکرد. از زندگی مشترکم راضی نبودم، اما نمیتوانستم از همسرم جدا شوم، چون هیچ پشتوانهای نداشتم و احسان هم این را میدانست بههمینخاطر من را اذیت میکرد. همین موضوع باعث شد تا من به سمت فرد دیگری کشیده شوم. قتل شوهرم برنامهریزی نشده بود و کاملا اتفاقی رخ داد.
با توجه به گفتههای هر دو متهم و شکایت اولیایدم و درخواست مجازات ازسوی آنها کیفرخواست علیه متهمان صادر و پرونده به شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا احمد به اتهام قتل و دفن غیرقانونی جسد و عاطفه به اتهام معاونت در جنایت خانوادگی محاکمه شود.
منبع: روزنامه شرقمنبع: آفتاب
کلیدواژه: قتل رابطه نامشروع
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۷۹۵۶۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شکار سوژههای سرقت مقابل مدارس
با دستگیری دختر فراری که با همدستی مردی سابقهدار طلاهای زن جوانی را در پارکینگ خانهاش سرقت کرده بودند، راز سرقتها و خفتگیریهای متعدد قبلی شان برملا شد.
به گزارش مشرق، چندی قبل زن جوانی هراسان با پلیس تماس گرفت و از سرقت النگوهای طلایش خبر داد. به دنبال این تماس مأموران راهی محل شده و زن جوان در تحقیقات گفت: صبح؛ دخترم را به مدرسه رساندم و به همراه پسرم سوار بر تاکسی به خانه برگشتیم. به محض اینکه با پسرم از در پارکینگ وارد خانه شدیم، مردی پشت سرم وارد پارکینگ شد. او با تهدید چاقو، طلاهایم که ۳ عدد النگو بود از دستم قیچی کرد و متواری شد. با داد و فریاد به دنبال مرد سارق رفتم که دیدم او سوار بر یک خودروی جیپ شد که رانندهاش یک زن جوان بود.
با شکایت زن جوان، تحقیقات برای دستگیری سارقان جیپسوار به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت آغاز شد. در بررسیهای اولیه کارآگاهان به بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل سرقت پرداختند. پلاک خودرو مخدوش شده بود و با توجه به اینکه چهره سارقان با ماسک پوشیده شده بود، برای شناسایی هویت متهمان، تیم تحقیق در این شاخه نیز با بنبست مواجه شد.
درحالی که بررسیها در این رابطه ادامه داشت، شاکی بار دیگر به پلیس مراجعه کرد و گفت: در فضای مجازی میگشتم که چشمم به آگهی فروش خودروی جیپی افتاد که به نظرم شبیه خودروی متهمان بود. آنچه مرا در این مورد مطمئنتر کرد، عروسک قرمز رنگی بود که روی آیینه جلوی خودرو آویزان بود و همان عروسک روی آیینه این خودرو هم بود.
بهدنبال اطلاعاتی که شاکی داد، مأموران در تحقیقات دریافتند، خودرو متعلق به مردی است که سابقه کیفری سرقت در پرونده خود دارد. بنابراین کارآگاهان در قراری سوری با حامد او را بازداشت کردند.
مرد جوان در مواجهه با مدارک پلیسی به سرقت اعتراف کرد و گفت: سارق تکرو منزل بودم و بعد از آزادی هم چند موردی سرقت کردم. مدتی قبل در فضای مجازی با آناهیتا دوست شدم و او با ترغیب من از خانهاش فرار کرد و نزد من آمد. اوایل هزینه زندگیمان را با فروش طلاها و دلارهایی که آناهیتا از خانهاش دزدیده بود، گذراندیم. اما پولها که تمام شد در نهایت، من پیشنهاد سرقت را به آناهیتا دادم. چارهای نداشت جز اینکه قبول کند و با من همراه شود. نقشه من خفتگیری و سرقت طلا بود. سوژههایمان را از میان مادرانی که صبحها بچههایشان را به مدرسه میرساندند یا کودکانی که به تنهایی به مدرسه میآمدند، انتخاب میکردیم. مقابل مدارس میایستادیم و با دیدن کسانی که طلای زیادی همراه داشتند آنها را تعقیب میکردیم تا در فرصتی مناسب طلاهایشان را سرقت کنیم. چند باری اقدام کردیم اما موفق نشدیم، تا اینکه آخرین مورد را که یک مادر جوان بود تعقیب و در نهایت با تهدید ۳ النگویش را سرقت کردیم.
با اعتراف متهم سابقهدار، زن جوان نیز بازداشت شد و بررسیها نشان میداد که خانواده این زن جوان بعد از فرارش از خانه، ناپدید شدن او را به پلیس اعلام کرده بودند. متهمان به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت، در اختیار اداره آگاهی قرار داده شده و تحقیقات برای شناسایی سایر جرایم احتمالی آنها ادامه دارد.
منبع: روزنامه ایران