Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «باشگاه خبرنگاران»
2024-04-30@03:14:18 GMT

مواد فروش دوره گرد سه نفر را به قتل زساند

تاریخ انتشار: ۳۱ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۶۴۶۱۷۸

مواد فروش دوره گرد سه نفر را به قتل زساند

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،  ساعت ۱۰:۳۰ دقیقه شامگاه ۲۹ فروردین، مأموران کلانتری ۱۰۶ نامجو در تماس با بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران از مرگ سه مرد جوان در یکی از بیمارستان‌های پایتخت خبر دادند. طبق اظهارات مأموران کلانتری سه مرد جوان در درگیری خیابانی زخمی شده و پس از انتقال به بیمارستان با وجود تلاش کادر درمان تسلیم مرگ شده بودند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

با اعلام این خبر بازپرس ساسان غلامی و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل جنایت در خیابان سبلان شمالی شدند.

شاهدان در توضیح ماجرا مدعی شدند سرنشینان خودروی پژو بر سر موضوعی با دو مرد گل‌فروش درگیر شده و زمانی که پژو سواران مجروح روی زمین افتادند، مردان گل‌فروش سوار بر خودروی نیسان شده و از محل متواری شده‌اند.

همزمان مأموران گشت کلانتری ۱۰۶ نامجو موفق شده بودند راننده خودروی نیسان به‌نام پویا را در همان نزدیکی دستگیر کنند، اما متهم اصلی این پرونده موفق به فرار شده بود. متهم مدعی شد در این جنایت نقشی نداشته و هر سه نفر را دوستش احمد با چاقو زده است.

اجساد سه مرد جوان به پزشکی قانونی منتقل و در تحقیقات هویت سه قربانی جنایت مشخص شد.

بازپرس جنایی دستور بازداشت احمد و ادامه تحقیقات در این خصوص را صادر کرد. پویا نیز به اتهام شرکت در نزاع، حمل مواد مخدر، حمل سلاح سرد و مصرف مواد بازداشت شد.

گفتگو با متهم
احمد را از کجا می‌شناسی؟
من و احمد اهل شهرستان هستیم، احمد بچه محل سابق‌مان بود. ۶ سال پیش بود که پدرش ازدواج مجدد کرد، او به همراه مادرش به تهران آمد و اینجا مشغول به کار شد و بعد هم از من خواست به تهران بیایم و با او کار کنم.

چه کاری باید انجام می‌دادی؟
احمد گل‌فروش بود، چون من نیسان داشتم گفت به‌جای اینکه پول به آژانس بدهد تا گل‌هایش را جا‌به‌جا کند به من می‌دهد و همراه او گل هم می‌فروشیم. قرار بود روزی ۵۰۰ هزار تومان به من پول بدهد من هم قبول کردم.

شب حادثه چه اتفاقی افتاد؟
من از شمال برای بازار گل افسریه کود آورده بودم، وقتی احمد فهمید تهران هستم گفت بیا تا با هم به بازار گل محلاتی برویم و گل بخریم من هم رفتم. سر خیابان ساداتی در سبلان شمالی گل‌ها را بساط کردیم که خودروی پژویی با سه سرنشین در مقابل‌مان توقف کرد. یکی از سرنشین‌ها از خودرو پیاده شد و دو گلدان داخل صندوق عقب گذاشت و می‌خواست گلدان سوم را داخل ماشین بگذارد که احمد به او گفت این گلدان‌ها خیلی گران است اگر نمی‌خواهی برندار. اما مرد ناشناس در جواب گفت اینجا محله ما است و کسی بخواهد کار کند باید باج بدهد. در همین حین راننده پژو که او هم جوان بود پیاده شد و گردن احمد را گرفت و درگیر شدند.

نقش تو در دعوا چه بود؟
با شروع دعوا، می‌خواستم به پلیس زنگ بزنم که یکی از آن‌ها گوشی را از دستم گرفت و باهم درگیر شدیم. فیلم‌های عروسیم داخل گوشی بود، اعتراض کردم و بعد درگیری بالا گرفت آنقدر به سرم زدند که نیمه هوش روی زمین افتادم. نمی‌دانم چقدر طول کشید که احمد به سراغم آمد و گفت فرار کنیم. من پشت فرمان بودم و در حین فرار چند موتوری هم ما را دنبال می‌کردند و به ما فحش می‌دادند. در حین فرار خودروی پلیس را دیدم و من سرعتم را کم کردم. یکی از موتورسوار‌ها به سراغ مأموران رفت و گفت این‌ها را دستگیر کنید مأموران هم به طرف ما آمدند، من خودرو را نگه داشتم و پیاده شدم، اما احمد فرار کرد.

منبع:  ایران

انتهای پیام/

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: اخبار حوادث قتل

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۶۴۶۱۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شکار سوژه‌های سرقت مقابل مدارس

با دستگیری دختر فراری که با همدستی مردی سابقه‌دار طلاهای زن جوانی را در پارکینگ خانه‌اش سرقت کرده بودند، راز سرقت‌ها و خفتگیری‌های متعدد قبلی شان برملا شد.

به گزارش مشرق، چندی قبل زن جوانی هراسان با پلیس تماس گرفت و از سرقت النگوهای طلایش خبر داد. به دنبال این تماس مأموران راهی محل شده و زن جوان در تحقیقات گفت: صبح؛ دخترم را به مدرسه رساندم و به همراه پسرم سوار بر تاکسی به خانه برگشتیم. به محض اینکه با پسرم از در پارکینگ وارد خانه شدیم، مردی پشت سرم وارد پارکینگ شد. او با تهدید چاقو، طلاهایم که ۳ عدد النگو بود از دستم قیچی کرد و متواری شد. با داد و فریاد به دنبال مرد سارق رفتم که دیدم او سوار بر یک خودروی جیپ شد که راننده‌اش یک زن جوان بود.

با شکایت زن جوان، تحقیقات برای دستگیری سارقان جیپ‌سوار به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت آغاز شد. در بررسی‌های اولیه کارآگاهان به بازبینی دوربین‌های مداربسته اطراف محل سرقت پرداختند. پلاک خودرو مخدوش شده بود و با توجه به اینکه چهره سارقان با ماسک پوشیده شده بود، برای شناسایی هویت متهمان، تیم تحقیق در این شاخه نیز با بن‌بست مواجه شد.

درحالی که بررسی‌ها در این رابطه ادامه داشت، شاکی بار دیگر به پلیس مراجعه کرد و گفت: در فضای مجازی می‌گشتم که چشمم به آگهی فروش خودروی جیپی افتاد که به نظرم شبیه خودروی متهمان بود. آنچه مرا در این مورد مطمئن‌تر کرد، عروسک قرمز رنگی بود که روی آیینه جلوی خودرو آویزان بود و همان عروسک روی آیینه این خودرو هم بود.

به‌دنبال اطلاعاتی که شاکی داد، مأموران در تحقیقات دریافتند، خودرو متعلق به مردی است که سابقه کیفری سرقت در پرونده خود دارد. بنابراین کارآگاهان در قراری سوری با حامد او را بازداشت کردند.

مرد جوان در مواجهه با مدارک پلیسی به سرقت اعتراف کرد و گفت: سارق تکرو منزل بودم و بعد از آزادی هم چند موردی سرقت کردم. مدتی قبل در فضای مجازی با آناهیتا دوست شدم و او با ترغیب من از خانه‌اش فرار کرد و نزد من آمد. اوایل هزینه زندگی‌مان را با فروش طلاها و دلارهایی که آناهیتا از خانه‌اش دزدیده بود، گذراندیم. اما پول‌ها که تمام شد در نهایت، من پیشنهاد سرقت را به آناهیتا دادم. چاره‌ای نداشت جز اینکه قبول کند و با من همراه شود. نقشه من خفتگیری و سرقت طلا بود. سوژه‌هایمان را از میان مادرانی که صبح‌ها بچه‌هایشان را به مدرسه می‌رساندند یا کودکانی که به تنهایی به مدرسه می‌آمدند، انتخاب می‌کردیم. مقابل مدارس می‌ایستادیم و با دیدن کسانی که طلای زیادی همراه داشتند آنها را تعقیب می‌کردیم تا در فرصتی مناسب طلاهایشان را سرقت کنیم. چند باری اقدام کردیم اما موفق نشدیم، تا اینکه آخرین مورد را که یک مادر جوان بود تعقیب و در نهایت با تهدید ۳ النگویش را سرقت کردیم.

با اعتراف متهم سابقه‌دار، زن جوان نیز بازداشت شد و بررسی‌ها نشان می‌داد که خانواده‌ این زن جوان بعد از فرارش از خانه، ناپدید شدن او را به پلیس اعلام کرده بودند. متهمان به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت، در اختیار اداره آگاهی قرار داده شده و تحقیقات برای شناسایی سایر جرایم احتمالی آنها ادامه دارد.

منبع: روزنامه ایران

دیگر خبرها

  • کشف ۲۴۵ کیلوگرم حشیش و تریاک در هرمزگان
  • مرگ سارق موبایل قاپ با شلیک پلیس
  • شکار سوژه‌های سرقت مقابل مدارس
  • انهدام ۲ باند توزیع مواد مخدر و کشف ۱۶۳ کیلوگرم تریاک در کرمانشاه
  • زن جوان شوهر سابقش را کشت
  • کشف محموله ۸۶ کیلویی مواد مخدر در محور کاشان - قم
  • کشف و توقیف ۱۶۳ کیلوگرم تریاک در کرمانشاه
  • ۸۶ کیلوگرم مواد مخدر در کاشان کشف شد
  • پلیس در تعقیب همدست ال چاپو | سلطان مواد مخدر اکوادور چه کسی است؟
  • خودروهای الکتریکی آینده به صحنه آمدند