Web Analytics Made Easy - Statcounter

یه گزارش رکنا، با شنیدن این حرف ها ناامید شدم و درحالی که گریه می کردم خودم را سرکوچه رساندم تا به خانه برگردم. سوار یک پراید شدم که مرد جوانی راننده آن بود. این مرد غریبه با مشاهده اشک هایم سر صحبت را باز کرد و چون دل پردردی داشتم سفره غصه هایم را برایش گشودم و در واقع با اعتمادی نابه جا، بدبختی دیگری برای خودم درست کردم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

راننده پراید وقتی حرف هایم را شنید خودش را به ظاهر خیلی ناراحت نشان داد و با زبانی چرب و نرم گفت: باید چند روزی به خانه نروی تا حال پدرت را بگیری و بفهمد که آبرویش در خطر است. زن جوان در دایره اجتماعی کلانتری افزود: من که در آن شرایط واقعا راهم را گم کرده بودم و ازطرفی می ترسیدم به خانه برگردم همراه راننده پراید به خانه شان رفتم تا به قول خودش با همسر و مادرش آشنا شوم و مادر او را برای صحبت و گفت وگو با والدینم واسطه و میانجی قرار دهم. نمی دانم با کدام عقل همراه مرد غریبه پا به خانه لعنتی گذاشتم که از لحظه ورود فهمیدم هیچ کس در آن جا نیست.

راننده پراید که مرا به دام انداخته بود پیشنهاد ازدواج موقت داد و گفت اگر کمی صبر کنم خانواده اش را راضی خواهد کرد تا عقدمان را به صورت دائمی و رسمی به ثبت برسانیم و دیگر از دست خانواده ام راحت خواهم شد. مرضیه اشک هایش را پاک کرد و گفت: چون امیدی به خانواده ام نداشتم به حرف های مرد جوان دل بستم و به عقد موقت او درآمدم. دو هفته از این ماجرا گذشت و من در خانه احمد مخفی شده بودم. اما از چند روز قبل او ادعا کرد خانواده اش راضی به این ازدواج نیستند. احمد مرا به یکی از بستگانش معرفی کرد تا به عقد موقت فرد دیگری دربیایم و... .

این آدم شیطان صفت وقتی با مخالفتم روبه رو شد قصد داشت در آن خانه زندانی ام کند که موفق شدم فرار کنم و خودم را نجات بدهم.

مرضیه افزود: از شما چه پنهان در سن ۱۸ سالگی با پسر جوانی دوست شدم و با وجود مخالفت های شدید خانواده ام با او ازدواج کردم. متاسفانه شوهرم معتاد از آب درآمد و پس از گذشت یک سال زخم های بسیار زشت و چرک آلودی به خاطر مصرف کراک روی بدنش نمایان شد. در آن وضعیت مهریه ام را بخشیدم و جانم را آزاد کردم. من شرمنده و پشیمان به خانه پدرم برگشتم. اما چشمتان روز بد نبیند خانواده ام با سرزنش و تحقیر مدام آزارم می دادند و اعصابم را به هم ریخته بودند.

حدود ۷ ماه گذشت و یکی از دوستان شوهر سابقم که ۴۵ سال سن دارد و همسرش را طلاق داده به خواستگاری ام آمد. پدرم که نگران آینده ام بود اصرار داشت با او ازدواج کنم و چون فکر می کردم اگر به خانواده ام بگویم این مرد زمانی که متاهل بودم هر روز به بهانه ای برایم ایجاد مزاحمت می کرد و آدم فاسدی است آن ها دچار شک و بدبینی بیشتر خواهند شد نتوانستم حرفی بزنم. من با پدرم اختلاف پیدا کردم و از خانه فراری شدم ولی... .

منبع: رکنا

کلیدواژه: سهام عدالت قیمت خودرو کرونا ازدواج موقت شیطان زندانی معتاد اخبار حوادث ازدواج همسر عقد موقت زندانی بدبینی سهام عدالت قیمت خودرو کرونا عکس ایران دختر مرد ساعت جوان تلگرام ایرانی زن فیلم خانواده ام

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۰۳۶۳۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

درخشش چهره محبوب فوتبال یکسال‌ بعد از خانه‌نشینی | تیم ناکام، پرتشنج و هرج و مرج زده در کوتاه‌ترین زمان احیا شد

به گزارش همشهری‌آنلاین، در نخستین بازی مرحله یک‌هشتم نهایی جام‌حذفی فوتبال ایران، مس رفسنجان در یک نبرد تماشایی موفق به شکست پیکان شد و به جمع ۸تیم برتر این رقابت‌ها صعود کرد. مس در خانه بازی می‌کرد و در سراسر زمان مسابقه تیم برتر میدان بود. البته از آن‌سو رضا عنایتی هم تیم بسیار جوانی را با میانگین سنی تقریبا ۲۲سال به زمین فرستاده بود که همین جسارت، قابل ستایش به‌نظر می‌رسد. در هر صورت بازی در طول ۱۲۰دقیقه با تساوی یک - یک به پایان رسید و این در حالی است که انبوه موقعیت‌های گل نارنجی‌ها پشت سر هم از دست رفت. در این میان درخشش محمدرضا دیناروند، دروازه‌بان جوان پیکان هم یکی از نکات ویژه بازی بود که توجه بسیاری از ناظران را جلب کرد. به این ترتیب مس رفسنجان بعد از شکست استقلال، موفق به عبور از سد پیکان هم شد تا به قول محرم نویدکیا شانس خودش را برای قهرمانی در این مسابقات بیازماید.

این روزها اما دنیا به کام محرم است. کمتر کسی می‌توانست تصور کند بازگشت او به مربیگری در لیگ برتر بعد از حدود یک سال‌ونیم خانه‌نشینی، چنین نتایج درخشانی داشته باشد. نویدکیا تیم ناکام، پرتشنج و هرج و مرج زده ساکت الهامی را تحویل گرفت و در کوتاه‌ترین زمان ممکن سر و سامانی به آن بخشید. بد نیست بدانید مس محرم در جدول دور برگشت با ۱۵امتیاز از ۹بازی بعد از پرسپولیس و استقلال در رده سوم قرار دارد. در جام‌حذفی هم گفتیم که موفقیت‌های مس باعث شده این تیم آرزوهای بلندبالایی برای خودش تعریف کند. مهم‌تر از همه اینها اما اخلاق و رفتار توأم با نجابت و وقار نویدکیاست که دوست و دشمن را به تحسین واداشته. از محرم و تیمش لذت ببریم و آرزو کنیم این روند همچنان ادامه داشته باشد.

کد خبر 847369 منبع: روزنامه همشهری برچسب‌ها لیگ برتر فوتبال ایران باشگاه مس رفسنجان جام حذفی فوتبال

دیگر خبرها

  • باخت برایم بی‌معنا است/هندبال گیتی‌پسند در آسیا حرف خواهد زد
  • عروس و داماد درچه‌ای راهی خانه بخت شدند
  • حرف‌های مهم سرمربی استقلال با چپ‌پای آبی‌ها
  • گرامیداشت سالروز تولد سیمین دانشور برگزار شد
  • وقتی «خانه خدا» سینماها را شلوغ کرد
  • وقتی زمین پراید را وسط خیابان شلوغ بلعید | تصویر
  • مصطفی هاشمی: همه در باخت شهرداری گرگان مقصرند
  • درخشش چهره محبوب فوتبال یکسال‌ بعد از خانه‌نشینی | تیم ناکام، پرتشنج و هرج و مرج زده در کوتاه‌ترین زمان احیا شد
  • عروسی‌هایی بدون تالار و تشریفات
  • وقتی مقتول دستور بخشش قاتلش را داد!